بحث درباره استقلال دانشگاه یک بحث سیاسی است
به گزارش مجله عکس، به گزارش خبرنگاران، بیستمین مناظره فصل سیزدهم مجله تصویری زاویه با موضوع استقلال دانشگاه در ایران از شبکه چهار سیما پخش شد. این گفت وگو با حضور میثم سفیدخوش، استادیار فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی و علی خورسندی طاسکوه، استادیار مدیریت و برنامه ریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی انجام شد.
حبیب رحیم پور ازغدی، سردبیر و مجری کارشناس برنامه در ابتدا اشاره داشت که منطق درونی دانش از سویی اندیشه ورزی آزاد را می طلبد و دولت ها بنا به مأموریتی که دارند، حکمرانی بر دانشگاه را مطالبه می نمایند؛ بنابراین روابط بین نهاد علم و نهاد سیاست بین دخالت گری دولت در دانشگاه و جداافتادگی دانشگاه از دولت آونگ می نماید و مناسبات مطلوب دولت و دانشگاه در ایران احتیاج به درنگ دارد.
وی در ادامه مروری بر ایده های مختلف پیرامون استقلال دانشگاه را از مهمانان برنامه درخواست کرد و پرسید در مفهوم استقلال دانشگاه، استقلال دانشگاه از چه چیزی مد نظر است که علی خورسندی این گونه پاسخ داد: 4 مدل مختلف حکمرانی بر دانشگاه در جهان داریم که عبارت اند از: مدل آموزشگاهک، مدل بازار، مدل نهاد قدرت یا دولت و مدل ایدئولوژیک. استقلال دانشگاه به معنی رهایی دانشگاه از سیطره نهادهای دولتی و فرادولتی یا حکمرانی دانشگاهیان بر دانشگاه است. 4 نوع استقلال دانشگاه داریم: استقلال علمی، استقلال اقتصادی، استقلال استخدامی و استقلال سازمانی که مهم ترین بُعد است. 30 شاخص برای سنجش این مدل های استقلال داریم.
نویسنده کتاب در دست انتشار استقلال دانشگاه در ایران اضافه نمود: در انگلیس دانشگاه ها استقلال سازمانی بالا اما استقلال اقتصادی کمی دارند. در استقلال سازمانی مسئله هیئت امنا و انتصاب مدیران است. همین مسئله ای که ما در کشورمان داریم و حداقل در 60 سال اخیر این استقلال عملاً از دانشگاه ما گرفته شده است و همیشه دانشگاه در ایران تحت کنترل وزارت علوم بوده است که وزارت علوم هم تحت کنترل نهادهای بالاتری بوده است.
میثم سفیدخوش در ادامه برنامه گفت:به لایه ایده ای بحث بیش از لایه سازمانی بحث توجه دارم. این نیز مهم است که چه کسانی استقلال دانشگاه را نمی خواهند؟ در معناشناسی استقلال دانشگاه باید توجه کنیم که استقلال دانشگاه با جدایی دانشگاه از... متفاوت است. این اشتباه خیلی در کشور ما رایج است. نوعی خودبسندگی در این مفهوم وجود دارد که حتی شکل نمادین هم پیدا نموده است. مثلاً این که دانشگاه ها به بیرون از شهر منتقل شوند و دیوارهای عظیمی دور آن ها کشیده شود. استقلال دانشگاه با جدایی از دولت، سیاست، متن جامعه، بازار و صنعت تفاوت دارد.
علی خورسندی سپس گفت: دانشگاه مستقل به معنی بی قیدی نسبت به بافت های سیاسی و اجتماعی جامعه نیست. اگر دانشگاه را عقل و خرد نقدنماینده می دانیم پس باید برای این کار استقلال لازم را داشته باشد. استقلال به معنای جدایی نیست. نسبت معنادار و مثبتی بین دانشگاه مطلوب با سطح استقلال آن وجود دارد. 200، 300 دانشگاه برتر جهان را اگر ملاحظه کنید - که هیچ کدام از دانشگاه های ما در این رده جایی ندارند - سطح بالایی از استقلال دارند و مدل حکمرانی آن ها اکادمیک است و نه حکمرانی دولت یا حکمرانی ایدئولوژیک.
استادیار مدیریت و برنامه ریزی درسی دانشگاه علامه طباطبایی اضافه نمود: یکی از دلایلی که ما سری در سران دانش جهان نداریم به دلیل کنترل نهادهای فرادانشگاهی است. وزارت علوم دانشگاه ها را رهبری نمی نماید بلکه کنترل می نماید و آیین نامه سازی می نماید و یکی از مهم ترین ضعف های ما این است. این کار به دلیل عدم اعتماد به نهادهای دانشگاهی است. نکته دوم این است که دانشگاهی که استقلال نداشته باشد خروجی آن مجموعه ای از تکنوکرات های محافظه کاری است که مقوّم وضع موجودند و ابتکار و عبور از مرزهای دانش به حاشیه می فرایند. این که تعداد زیادی هیئت علمی در دانشگاه های وجود دارد و کارشناسانی برای آن ها آیین نامه می نویسند توهین به دانشگاهیان است. این به تفکر بازیگران پشت صحنه دانشگاه برمی شود.
میثم سفیدخوش در ادامه بیان نمود: با این که بخش کوچکی از مشکل را آیین نامه نویسی بدانیم مخالفتی ندارم، اما مسئله را بنیادین تر از این می دانم. مسئله را به وضع دانشگاه از منظر ایده مندی مربوط می دانم. دانشگاه به فرموده تأسیس شده و در این تأسیس فرمایشی، دانشگاهیان برای طراحی بنیادین دانشگاه ایده پردازی ننموده اند. این که کسانی برای دانشگاه تصمیم می گیرند به این دلیل است که به مانع عظیمی به اسم ایده های درونی دانشگاه برنمی خورند.
حبیب رحیم پور در واکنش گفت: یعنی ایده دانشگاه است که از نهاد دانشگاه صیانت می نماید و به این دلیل که ما در ایران ایدۀ روشنی برای دانشگاه نداریم، نهاد دانشگاه، نهادی شکل پذیر از سوی دولت است.
میثم سفیدخوش پاسخ داد: دقیقاً همین طور است. نمی دانیم قرار است دانشگاه خدمت به الهیات کند یا جستجوگر حقیقت باشد و یا کارآفرین؟ وقتی دانشگاه ایدئولوژی ندارد نیروهای طبیعی موجود، آن را می بلعند. بحث درباره استقلال دانشگاه یک بحث سیاسی است و نمی توان از این مسئله پرهیز کرد. در انتها قرون وسطی، سه گانۀ سیاست و دانشگاه و الهیات شکل گرفت. دانشگاه پدیده ای معطوف به زندگی شهری است در نتیجه تمام نیروهای اجتماعی به آن چشم می دوزند و مسئله مندی دانشگاه از اینجا آغاز می شود.
گردآورنده کتاب ایده دانشگاه اضافه نمود: آخرین موقعیت تکیه گاه در جایی که دولت-ملت تأسیس می شود دانشگاه است. دانشگاه را نمی توان دور زد. این که حوزه های علمیه ما روزبه روز بیشتر دانشگاهی می شوند و شبیه آن می شوند، به خاطر این است که برای تأثیرگذاری در دولت-ملت چاره دیگری ندارند. دانشگاه در تمام فرازوفرودها حضور دارد. یک بحران درونی داریم که دانشگاه نمی تواند وضع موجود را روایت کند ولی آن را به گردن نداشتن استقلال دانشگاهی می اندازیم.
علی خورسندی طاسکوه در ادامه گفت: بحث استقلال دانشگاه بحثی نسبی است. همین الان در دانشگاه ایرانی سطح قابل تأملی از استقلال را داریم اما بحث بر سر سطح مطلوب است. مثلاً اعضای هیئت علمی مدیر گروه ها را انتخاب می نمایند. این که آقای دکتر گفتند استقلال دانشگاه امری سیاسی است به این دلیل است که آموزش امری سیاسی و ایدئولوژیک است. مثلاً در کانادا می بینید که فقط کاتولیک ها می توانند مدرسه داشته باشند. دانشگاه می تواند سیاسی باشد اما سیاسی کاری نکند.
وی سپس گفت: کیفیت استقلال دانشگاهی که هیئت امنا آن را مدیریت می نماید مهم است. مسائلی که در هیئت امنای ما مطرح می شوند عموماً فردی، پرسنلی یا اقتصادی هستند. در 3،4 سال اخیر سطح قابل تأملی از استقلال دانشگاهی را شاهد هستیم که دارد به دانشگاه تفویض می شود. مثلاً خود دانشگاه ها می توانند پژوهشکده ای را تأسیس نمایند یا آن را ببندند که این هم به وسیله یک آیین نامه انجام شد؛ بنابراین استقلال وجود دارد اما استقلال مطلوب هنوز نداریم.
علی خورسندی طاسکوه در واکنش به این نکته که دانشگاه چگونه می تواند دخالت های بی مورد دولت را پس بزند؟ گفت: ما در بحث استقلال دانشگاه یک ریشه و بنیان تاریخی داریم. در دوره ساسانیان وقتی آموزشگاه آتن بسته می شود اندیشمندان آن به فرهنگستان نصیبین یا جندی شاپور آمدند. می بینند پژوهشکده ها و مراکز آموزشی اینجا چه استقلال خوبی دارد و اندیشمندان از کشورهای مختلف اینجا کار می نمایند. وقتی تاریخ رَبع رشیدی را می خوانیم می بینیم علی رغم این که هزینه این مراکز را عمدتاً حکومت می دهد اما استقلال لازم را دارند. پس ما در حوزه آموزش عالی مکتب فکری و تجربه زیسته داریم. درحالی که وقتی در قرن 19 حکمرانان به دانشگاه احتیاج داشتند معامله ای شکل گرفت که دولت به دانشگاه پول دهد و نیروی انسانی متخصص بگیرد. این معامله به صورت نانوشته صورت گرفت.
میثم سفیدخوش در واکنش گفت: من به اندازه آقای دکتر این قدرخوش بین نیستم؛ هم به لحاظ داشتن مکتب فکری هم به لحاظ شرایط امروز. دولت-ملت مدرن را نمی توان با جندی شاپور یا رَبع رشیدی مقایسه کرد. مفهوم دخالت در دانشگاه یک مفهوم مدرن است. در دروه ساسانیان دولت به این معنا نداریم که همه امور را سامان دهد و در دانشگاه دخالت کند.
حبیب رحیم پور گفت: این پرسش، پرسش مهمی است که به کدام دلیل دولت ها در دانشگاه دست می برند؟ یک تفسیر این است که دانشگاه در ایران کارآمدی لازم را ندارد و دولت ها گمان می نمایند با دستکاری در دانشگاه، دانشگاه را کارا می نمایند.
میثم سفیدخوش این نکته را این گونه پاسخ داد: دولت مدرن بر اساس مفهوم کلیت بخشیدن به جامعه به خودش اجازه دخالت تام و تمام می دهد. هیچ حوزه ای را رها نمی نماید و به وسیله نهاد علم است که می تواند همه جا را بشناسد و وارد همه جا بشود. یک رقیب عظیم دولت، بازار است و رقیب دیگر توده مردم اند. در گذشته اتفاقاً ارزش مدارس قدیم به وابستگی آن ها به حکومت ها بوده است. بروکراسی و دیوان سالاری در ساختار دانشگاه های امروز برآمده از یک تصور است. دولت فرهیخته که یک مفهوم آرمانی است و باید فعلاً درباره آن ایده پردازی و آرزوپردازی کنیم، دولتی است که پول دهد و تقاضا نکند.
علی خورسندی طاسکوه این سوال را بیان نمود که: کدام دولت مدرن امروز برای دانشگاه آیین نامه می نویسد؟
میثم سفیدخوش جواب داد: این که آیین نامه نمی نویسند بله اما تأثیر مراجع قدرت در اروپا همیشه برای آن ها هم مسئله بوده است. طبیعتاً به اندازه ما نیست که مثلاً نامه بیاید که نام رشته شما و سرفصل های شما تغییر کرد. این سرفصل ها مطالب خوبی اند اما چون محصول مشارکت حداکثری دانشگاهیان و استقلال آنان نیست قابلیت کافی ندارند. از بیرون آمده اند و شکاف عظیمی را بین دولت و دانشگاه و بین استاد دانشگاه و دانشجو به وجود می آورد. این همان هدف دولت ها و بازار است که می خواهند مداخله نمایند اما به نتیجه معکوس می رسند.
استادیار فلسفه غرب دانشگاه شهید بهشتی اضافه نمود: بعد از 80 سال تجربه دانشگاه، دانشگاه روزبه روز از مردم و دولت ها جدا افتاده ترمی شود. دولتی که خودش زمینه این شرایط را فراهم نموده می پرسد چرا دانشگاه ها کار نمی نمایند؟! دولت حق چنین پرسشی را ندارد چون شرایط آن را ایجاد ننموده است.
علی خورسندی طاسکوه سپس اظهار کرد: هر جا دولت و قدرت هست دانش هم هست چون دولت ها دانش را برای اهداف شان احتیاج دارند. فقط 15 درصد دانشجویان ما با هزینه دولت دارند درس می خواننداما 100 درصد دانشگاه ها تحت کنترل دولت اند؛ یعنی با وجود استقلال اقتصادی 85 درصد دانشگاه ها، اما دولت کوچک ترین لطفی به این ها ندارد. گفتمان های حقیقتی بیرون از دانشگاه هستند که برای دانشگاه تهدید هستند. بالای 90 درصد از حدود 2500 دانشگاه ما اصلاً دانشگاه نیستند، بلکه کیوسک های آموزش عالی هستند که دارند کیک و نوشابه خود را می فروشند. تفکر خطی و مهندسی شده و عدم توجه به علوم انسانی در آموزش عالی ما وجود دارد. درخواست من این است که به جای کنترل، دانشگاه را رهبری کنید.
میثم سفیدخوش در انتها گفت: تفاوت رهبری و کنترل را متوجه نمی شوم. رهبری را باید به خود دانشگاه بسپاریم. باید از تنوع دانشگاهی دفاع کنیم. باید قبول کنیم که دانشگاه هایی وابسته به دولت داشته باشیم کما این که در همه جای جهان داریم یا دانشگاه هایی که با بازار مرتبط باشند. دانشگاه های متعهد به ایده جست وجوی حقیقت نیزمی خواهیم. این دانشگاه ها باید از دولت جدا شوند و از دولت بخواهند که به آن ها اعتماد کند. دست کم در دانشگاه های عظیم کمیته های استقلال دانشگاهی و آزادی آموزشگاهک برای این هدف احتیاج داریم که باید درون دانشگاهی باشد. دانشجویان و استادان فرادست و استادان فرودست باید در آن وجود داشته باشند تا کار را به صورت دموکراتیک به پیش ببرند.
منبع: خبرگزاری مهر